نویسنده: جواد پرویزی
 

1. برنامه‌ریزی یعنی چه؟
2. مراحل برنامه‌ریزی چیست؟
3. از اصول برنامه‌ریزی چه می‌دانید؟

گام پنجم: برنامه‌ریزی

رویدادها و پیشامدها بی‌شمارند و زمان ما محدود است. بی‌شک ما به همه‌ی کارها نمی‌رسیم و از انتخاب ناگزیریم. برنامه‌ریزی به ما کمک می‌کند که در لحظه و بدون آمادگی پیشین به انتخاب دست نزنیم، بلکه بنا بر اولویت‌ها و بر پایه‌ی اهمیت کارها آنها را انتخاب کنیم. راننده‌ای را در نظر بگیرید که بی‌هدف حرکت می‌کند و هر لحظه متأثر از عاملی، مسیر خود را تغییر می‌دهد؛ در برابر راننده‌ای که از پیش مقصد خود را مشخص می‌کند و کوتاه‌ترین و بهترین راه را برمی‌گزیند و سپس حرکت را آغاز می‌کند. کدام یک به مقصد می‌رسند؟ برنامه‌ریزی به ما کمک می‌کند به جای اینکه تنها بر ماشین زمان سوار شویم، کنترل و هدایت آن را نیز به دست گیریم!
کسانی که برنامه‌ریزی نمی‌کنند و تنها به حل مشکلات روزمره می‌اندیشند، هرگز برای مشکلاتی که بروز می‌کنند، از پیش آمادگی به دست نیاورده‌اند. این افراد درگیر با بحران، همان‌طور که به حل مشکلی سرگرم‌اند، مشکلات دیگری را نیز ایجاد می‌کنند که گاه از مشکل اصلی جدی‌تر است. (1)
«هر کس چاره‌اندیشی (برنامه‌ریزی) را رها کند، مشکلات و سختی‌ها او را آشفته می‌کنند.» (2) برای مبارزه با روزمرگی پناهگاهی جز برنامه‌ریزی نداریم.
وقتی کار بسیار است و زمان کم، برنامه‌ریزی دو چندان اهمیت می‌یابد. (3)

تعریف برنامه‌ریزی

از برنامه‌ریزی تعاریفی ارائه کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
- برنامه‌ریزی یعنی پیش‌بینی خردمندان و تنظیم فعالیت‌ها و بررسی نیازمندی‌ها در مدتی معین (شبانه‌روز، هفته، ماه و سال) بر پایه‌ی اولویت‌ها و متناسب با توان، استعداد و خواسته‌ی خود، در جهت رسیدن به اهداف؛ (4)
- برنامه‌ریزی به معنای اجرایی کردن مدیریت زمان است؛ (5)
- برنامه‌ریزی فعالیتی است که شما را از وضعیت کنونی به سوی وضعیت مطلوب هدایت می‌کند. (6)

مراحل برنامه‌ریزی

فرایند برنامه‌ریزی به چهار مرحله تقسیم می‌شود: تحلیل وضعیت کنونی، علت‌یابی وضعیت موجود، تعیین هدف و تعیین فعالیت‌های لازم برای رسیدن به هدف.
مراحل برنامه‌ریزی در هر زمینه باید به شکلی ویژه و متناسب با آن پیگیری شود.

مرحله‌ی اول: تحلیل وضعیت کنونی

در بحث مدیریت زمان، ما با فرم‌های ارزیابی اولیه، میزان مهارت کنونی خود را در مدیریت زمان می‌سنجیدیم. این مرحله به ما کمک می‌کند تا با شناخت وضع موجود، انگیزه‌ای بیشتر برای تغییر آن بیابیم.

مرحله‌ی دوم: علت‌یابی وضعیت موجود

با مطالعه‌ی سارقان و هدیه کنندگان زمان و ردیابی آنها در زندگی خود، می‌توانیم وضعیت کنونی را علت‌یابی کنیم و از قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و محدودیت‌های (موانع) خود شناخت دقیقی به دست آوریم، تا با واقع‌بینی بیشتر، آینده‌ی خود را ترسیم و برنامه‌ی خود را تنظیم کنیم.
در ادامه با بازبینی اهدافمان، وضعیت مطلوب را ترسیم می‌کنیم (مرحله‌ی سوم: تعیین هدف)، و سرانجام با فراگیری و به کارگیری فعالیت‌های لازم برای رسیدن به اهدافمان، فرایند برنامه‌ریزی مدیریت زمان را به پایان می‌بریم (مرحله‌ی چهارم: فعالیت‌های لازم برای رسیدن به هدف).

مرحله‌ی سوم: تعیین هدف (وضعیت مطلوب)

برای دستیابی به موفقیت، باید بتوانید وضعیت ایدئال خودتان را از هم‌اکنون ترسیم کنید وخواسته‌ها و انتظارهای نهایی‌تان را مشخص سازید. زمانی را نیز که برای امور شخصی و شغلی صرف خواهید کرد، پیش‌بینی کنید. (7) برای خود چشم‌اندازی شفاف و واضح ترسیم کنید تا ارتباط بین گذشته و حالتان مشخص باشد و هر لحظه بدانید در کجای مسیر زندگی‌تان قرار دارید؛ چه مسافتی را طی کرده‌اید و چه مسیری را پیش روی دارید.
اهداف باید مشخص و قابل اندازه‌گیری، دستیابی و زمان‌بندی باشند. علت و چرایی هدف بودنشان نیز برای فرد روشن باشد. برای خود اهدافی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تعریف کنید. با توجه به تفاوت این سه دسته، راه‌های رسیدن به هر یک را در برنامه‌ی خود پیش‌بینی کنید. گاه احساس سردرگمی میان اهداف گوناگون موجب می‌شود نتوانیم هیچ کاری انجام دهیم. می‌توانید برای طبقه‌بندی و نظم‌دهی به اهدافتان از روش زیر استفاده کنید:
جدولی تهیه کنید و در ستون نخست، با شیوه‌ی بارش فکری (بدون هیچ محدویت و شرطی) هر هدفی را که به ذهنتان می‌رسد، روی کاغذ بیاورید. ستون بعدی را به شفاف‌سازی اهداف اختصاص دهید؛ یعنی اگر یکی از اهدافتان معلم شدن است، برای خودتان مشخص کنید منظورتان تدریس در چه سطح، به چه میزان و با چه کیفیتی است. در ستون سوم پس از تأمل و مشورت، شیوه‌های دسترسی به هر هدف را فهرست ‌کنید و در واپسین ستون، دلایل انتخاب هر هدف و چرایی هدف بودنش را برای خود تشریح کنید. به این ترتیب، همه‌ی اهداف شما در برابر چشمتان قرار می‌گیرند و فشار روانی حاصل از اهداف پراکنده از بین می‌رود. آن‌گاه می‌توانید کاملاً واقع‌بینانه آنها را ارزیابی و اولویت‌بندی کنید. اهداف را زنجیره‌وار به هم پیوند زنید. (8)

مرحله‌ی چهارم: فعالیت‌های لازم برای رسیدن به اهداف

برای رسیدن به اهداف لازم است اقداماتی انجام دهیم که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم.

1. اولویت‌بندی

یکی از بزرگترین ذخیره‌کنندگان زمان، انجام کارها بنا بر اولویت آنهاست. با انجام کارها بر پایه‌ی اولویت، هرگز کارهای مهم بر زمین نمی‌ماند و زمان به کارهای غیرضروری اختصاص داده نمی‌شود.
اولویت‌بندی کارها به آگاهی فرد درباره‌ی کارهایی که می‌خواهد انجام دهد، نیازمند است. تعیین اولویت کار آسانی نیست؛ چرا که به ایجاد تعادل بین موارد زیر نیاز دارد:
1. فوریت؛
2. اهمیت؛
3. ارتباط با دیگر وظایف؛
4. روابط انسانی؛
5. زمان مورد نیاز برای انجام کار.
با توجه به جدولی که در مرحله‌ی سوم (تعیین هدف) تهیه کرده‌اید، می‌توانید بسیار سریع‌تر و منطقی‌تر اهدفتان را اولویت‌بندی کنید. اهدافی که دلایل بیشتری برای انجام آن یافته‌اید، اهمیت بیشتری دارند و با این ملاک، می‌توانید کارهایتان را از نظر اهمیت به سه حالت کم، متوسط و بسیار تقسیم کنید. همچنین ترتیب انجام کارها، یعنی زمانی که برای رسیدن به هر هدف پیش‌بینی کرده‌اید، می‌تواند ملاک خوبی برای تعیین فوریت داشتن یا نداشتن کارها به شمار آید.
از گذشته بدانید تا عبرت بگیرید؛
از آینده بدانید تا بر اساس پیش‌بینی آن برنامه‌ریزی کنید؛
از حال بدانید تا خود استعدادها و زمان‌تان را مدیریت کنید

اکنون اگر برای غیر فوری عدد یک و فوری عدد سه و نیز برای کار با اهمیت کم عدد یک، متوسط عدد دو و بسیار عدد سه را بگذارید. به راحتی می‎توانید کارهای خود را اولویت‌بندی کنید.

اهمیت

امتیاز

فوریت

امتیاز

جمع

کم

1

فوری

3

4

کم

1

غیر فوری

1

2

متوسط

2

فوری

3

5

متوسط

2

غیرفوری

1

3

بسیار

3

فوری

3

6

بسیار

3

غیر فوری

1

4


با توجه به جدول بالا، کارها به این شکل اولویت‌بندی می‌شوند:
کارهای با اهمیت بسیار و فوری: 6؛
کارهای با اهمیت متوسط و فوری: 5؛
کارهای با اهمیت بسیار و غیرفوری: 4؛
کارهای با اهمیت کم و فوری: 4؛
کارهای با اهمیت متوسط و غیر فوری: 3؛
کارهای با اهمیت کم و غیر فوری؛ 2.
اهمیت بر فوریت مقدم است. بنابراین کار مهم غیر فوری بر کار غیر مهم فوری اولویت دارد. به یاد داشته باشید که بی‌توجهی به کارهای مهم و غیر فوری امروز می‌تواند زمینه‌ساز بحران‌های زمان‌بر فردا شود (با توجه به همین اصل است که اولویت سه را مقدم کردیم؛ هر چند در امتیاز با اولویت چهار برابر بود).
همیشه برای کارهای غیر مهم زمان هست. پس برای انجام دادنشان هیچ شتاب نداشته باشید.
قانون پارتو می‌گوید: به طور معمول در هر مجموعه‌ای و به تبع در زندگی هر فرد، بیست درصد مسائل اولویت دارد که با انجام درست آن می‌توان به هشتاد درصد موفقیت دست یافت. بنابراین فرد باید نخست بر کارهای مهم تمرکز کند. هدف از تعیین اولویت، تمرکز فرد بر انجام مهم‌ترین و فوری‌ترین کار، در زمان کنونی است. (9) البته این درصدبندی ملاکی کلی نیست، ولی این قانون اصلی متعارف و مشهور است که می‌تواند ملاکی برای ارزیابی و ایجاد خط مشی در بخشی از زندگی ما باشد. (10)

2. تقسیم زمان‌ها و تفکیک کارها

برای اینکه بتوانید کارها را به درستی اولویت‌بندی کنید، باید نخست ساعت‌های روز را تقسیم و کارهای خود را تفکیک کنید. سپس هر کاری را در زمان خود انجام دهید.
تقسیم زمان‌ها موجب گسترش وقت است. بیشتر کسانی که نمی‌توانند زمان خود را به طور موفق مدیریت کنند، در تقسیم زمان‌های خود ناتوان‌اند. (11)
امام کاظم (علیه السلام) فرموده‌اند:
بکوشید که زمان‌های خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی برای مناجات با خدا؛ بخشی برای امرار معاش؛ بخشی برای نشست و برخاست با برادران دینی و دوستانی که آیینه‌ی عیب‌نمای شمایند و در درون خود نسبت به شما صادق، با وفا و مخلص‌اند؛ و بخشی که در آن با خاطری آسوده به لذت‌های غیرحرام بپردازید، و با این بخش است که برای پرداختن به سه بخش پیشین نیرو خواهید یافت. (12)
باید در جداسازی کارهای گوناگونی که فرد در شبانه روز انجام می‌دهد، محدوده‌ی زمانی هر یک مشخص شود. با ترسیم یک جدول - مانند آنچه می‌بینید - ساعت‌های شبانه‌روز خود را جداسازی کنید.

مناجات با خدا

امرار معاش

معاشرت با برادران

لذت‌های حلال

نماز

کسب و کار

مطالعات گروهی

لذت‌های زناشویی

دعا

خرید منزل

دید و بازدید

بازی‌های مناسب

زیارت

آشپزی

گردش‌های جمعی

مسافرت

هر یک از عناوین چهارگانه‌ی بالا می‌تواند در افراد گوناگون متفاوت باشد. برای مثال، ممکن است مطالعه برای فردی جزو لذت‌های حلال باشد؛ برای شخصی وسیله امرار معاش؛ برای دیگری بهانه‌ای برای کار گروهی با دیگران؛ و ... .
امام علی (علیه السلام) بزرگترین تفریح را کار می‌داند. در دیدگاه مکتب الهی، مؤمن متصل شده به ریسمان الهی و ذوب شده در مسیر کمال، همواره و همه جا نشاط، آزادگی، خلاقیت، آسایش و نیرو را احساس می‌کند. کار او عین تفریح، و تفریح او عین کار (بارور و تولید کننده) است؛ مشروط بر آنکه وی از درون بجوشد؛ از استعدادهای خود بهره گیرد؛ و به حرمت، عزت و فطرت خویش تکیه کند. پس نوع نگرش به زندگی، نوع جهان‌بینی و شیوه‌ی تلقی از پدیده‌های هستی است که به زمان، مکان، کار و تفریح شکل و معنا می‌دهد. (13)
پس از تقسیم زمان‌ها و جدا ساختن کارها، می‌توانید به راحتی تشخیص دهید که چه کاری چه هنگام و با صرف چه مقدار زمان انجام می‌شود.
بهترین زمان شما ساعت‌های آغازین روز و هنگامی است که سطح توان و سرعت انتقالتان بالا و احاطه‌ی شما بر مسائل بیشتر است. بنابراین، بهترین زمان خود را برای مهم‌ترین کارهایتان بگذارید. (14) و بعد از ظهر را به کارهای کوچک اختصاص دهید، زیرا بهترین زمان برای انجام کارهایی است که بیش از چند دقیقه زمان نمی‌برند، به سرعت تکمیل می‌شوند و حوصله‌ی چندانی نمی‌طلبند. (15) کارها را از بزرگ به کوچک (از مهم‌تر به مهم) از صبح تا شب انجام دهید.
افراد درگیر با بحران که بدون برنامه‌ریزی جلو می‌روند، همان‌طور که به حل مشکلی سرگرم‌اند، مشکلات دیگری را نیز ایجاد می‌کنند که گاه از مشکل اصلی جدی‌تر است.

3. تنظیم برنامه

سومین اقدام برای رسیدن به اهداف، تنظیم برنامه‌هاست. برای برنامه‌ریزی و مدیریت زمان از سه روش می‌توان استفاده کرد:

الف) برنامه‌ریزی بر پایه‌ی زمان

در این روش، فرد از همان آغاز ساعت انجام هر کارش را مشخص می‌کند و زمان، تعیین کننده‌ی برنامهی است. این روش، بهترین راه مدیریت زمان برای کسانی است که مراجعاتی ندارند و به تنهایی کار می‌کنند، ولی به سبب نظم شدیدی که بر این روش حاکم است، انجام پیوسته‌ی آن برای همه امکان‌پذیر نیست.
بخشی از یک نمونه فرم در این روش:
مقاطع یک ساعته با تفکیک هر یک ساعت به دو بخش نیم ساعته

تاریخ .....

برنامه‌ی روزانه ....

روز

7-6

................

..............

8-7

.................

..............

9-8

................

..............

 

ب) برنامه‌ریزی بر پایه‌ی کارها

در این روش، فهرست کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید، بنابر اولویت یادداشت می‌کنید. سپس تک تک آنها را انجام می‌دهید. نگران نباشید که تنها بتوانید یک یا دو مورد را به پایان برسانید؛ چون در هر حال، به انجام مهم‌ترین کاری سرگرم بوده‌اید که باید انجام می‌دادید.

ج) برنامه‌ریزی به روش تلفیقی

از آنجا که رویدادها و زمان ایستا نیستند، برنامه‌ای بیشترین راندمان را ایجاد می‌کند که در عین داشتن نظم، انعطاف‌پذیر باشد. در برنامه‌ریزی به روش تلفیقی، هم کار و هم زمان در نظر گرفته می‌شود و با توجه به موقعیت، بین هر دو توازنی برقرار می‌شود. در این روش، شما زمانی از روز را که باید کار مشخصی انجام شود، مثل جلسات و ...، تعیین می‌کنید. سپس دیگر کارها را اولویت‌بندی می‌کنید و در زمان‌های باقی‌مانده، آنها را به ترتیب اولویت انجام می‌دهید. (16)
می‌توانید کارهای مهم و غیرفوری را در این زمان آزاد انجام دهید. در این روش، شما هم به وظایف ثابت و همیشگی‌تان می‌پردازید، هم برای دیگر زمان‌های خود برنامه‌ریزی می‌کنید و به مهم‌ترین کارهایتان می‌رسید. به نظر می‌رسد که این شیوه، بهترین روش برنامه‌ریزی شبانه‌روز است.

چند نکته در برنامه‌ریزی

برای تنظیم زمان خود به نسبت فعالیتتان، از دو نوع برنامه‌ی روزانه و هفتگی استفاده کنید. (17)
برای خود قواعدی کلی بسازید: «هر روز، ساعت 5...». وظایف کلی برنامه‌ریزی شده و انجام کارهای مشخص و عمومی را به صورت قاعده درآورید. با این کار به برنامه‌ریزی دوباره (دست کم تا پایان آن دوره‌ی زمانی) برای آن کارها نیاز نیست. (18)
انسان‌ها ماشین نیستند که بتوان برای همه‌ی کارهایشان برنامه‌هایی یکنواخت، یک شکل و همگانی ریخت. هیچ کس مثل خود شما با وضعیت، روحیه، امکانات و موقعیت شما آشنا نیست. پس بگردید و برنامه‌ی خودتان را بیابید. (برای شکست قواعد، جرئت داشته باشید).
فهرستی از چند وظیفه‌ی پنج تا ده دقیقه‌ای انتخاب کنید و در فاصله‌ی انجام دادن کارهای مهم روزانه بگنجانید. (19)
قانون پارکینسون می‌گوید: اگر برای انجام پروژه‌ای یک هفته زمان لازم باشد و به شما برای انجام دادن همان پروژه دو هفته زمان بدهند، شما به اندازه‌ی دو هفته برایش زمان صرف می‌کنید؛ یعنی شما پروژه را در پایان آن دو هفته به پایان می‌رسانید؛ گرچه یک هفته کافی بود (نگویید نه! این‌گونه نیست). (20)
برنامه‌ریزی، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید
بکوشید هر روز دست کم یک کار مشخص را به سرانجام برسانید. رسیدن به پایان روز، بدون آنکه کاری به انجام رسیده باشد، احساس استرس ناشی از کمبود زمان را در شما تشدید می‌کند؛ همچنان که تمام کردن کاری مشخص در پایان روز موجب می‌شود در خود نوعی موفقیت و فراغت را احساس کنید. (21)
بحران‌ها را پیش‌بینی کنید (22) و برای آنها برنامه‌هایی را در نظر بگیرید. بی‌شک شما نمی‌توانید برای هر کاری برنامه داشته باشید، ولی با آماده داشتن چند راه حل، می‌توانید در مواقع بحرانی به سرعت عمل کنید و زمانتان را برای فکر کردن هدر ندهید. (23)

چند اصل در تنظیم برنامه

اصل نخست: برنامه‌ریزی باید واقع‌بینانه باشد

در جداسازی ساعت‌های شبانه‌روز، واقع‌گرا باشید؛ یعنی افزون بر در نظر گرفتن مسائلی که در شبانه‌روز از شما وقت می‌گیرد، در تخصیص زمان‌ها نیز واقع‌بین باشید و از انجام کارهای سخت یا غیرممکن بپرهیزید. برای مثال، فردی که برای بیشتر شدن وقت آزاد یا مطالعه‌اش، خواب خود را دو ساعت در شبانه روز در نظر می‌گیرد، زمان‌های تلف شده‌ی وی در بیماری‌، از زمان‌های صرفه‌جویی شده به سبب کم‌خوابی کمتر نخواهد بود. (24)
به یاد داشته باشید کارها اغلب بیش از آنچه شما فکر می‌کنید، به طول می‌انجامند. در برنامه‌ریزی از خیال‌بافی و آرزوهای دورودراز بپرهیزید؛ زیرا آرزوهای طولانی عقل را از واقعیت دور می‌سازند. (25)

غرق گشته عقل‌های چون جبال *** در بحار وهم و گرداب خیال
مولوی

ساعتتان را جلو نکشید؛ زیرا با این کار بی‌نظمی را به خود تلقین می‌کنید. به جای آن بکوشید همیشه کارهایتان را سر وقت انجام دهید.

اصل دوم: برنامه باید انعطاف‌پذیر باشد

انعطاف در برنامه، به معنای حاکم شدن بی‌نظمی بر برنامه‌های تعیین شده نیست، بلکه درک این مطلب است که اگر کاری با اولویت بیشتری پیش آمد، به تغییر برنامه‌ی پیشین خود حاضر باشیم؛ و گرنه رسیدگی به کارهای پیش آمده را یا باید به دیگران سپرد، یا از انجام آنها چشم پوشید. (26)
اقتضاهای زمان را بپذیرید. اوضاع همیشه آن گونه که ما انتظار داریم، پیش نمی‌رود. (27) توانایی پذیرفتن و لذت بردن از هر چیزی را با تقویت روحیه‌ی توکل و تسلیم در برابر خواست خدا در خود تقویت کنید.

اصل سوم: برنامه باید با پیگیری همراه باشد

کسی می‌تواند در مدیریت زمانش موفق باشد که سیستمی منظم برای پیگیری کارهایش داشته باشد و کارهای نیمه تمام و رها شده، موجب اتلاف زمان وی نشود.
فرم‌هایی برای پیگیری کارها در یک هفته وجود دارد که نمونه‌ی زیر، یکی از آنهاست. شما در هفته‌ی حاضر می‌دانید چه کارهایی از هفته‌ی پیش مانده و چه کارهایی را باید در هفته بعد پیگیری کنید. (28)
پیگیری کارهای هفته‌ی گذشته

ردیف

کارهای ناتمام هفته‌ی گذشته

ارزیابی (علت ناتمام ماندن)

        ردیف

اهم کارهای هفته‌ی آینده 

تاریخ انجام

بکوشید کارهای هفته‌ی گذشته را در هفته آینده به پایان برسانید. این فرم‌های پیگیری را می‌توانید به صورت روزانه نیز تهیه کنید.
در پایان برنامه‌ی خود، ستونی را به ارزیابی میزان دستیابی به اهدافتان اختصاص دهید و در پایان هر روز، در برابر هر کار، خانه‌ی مربوط به این ستون را پر کنید. سپس ستونی دیگر به نام «توضیحات» ترسیم کنید و علت به نتیجه رسیدن یا نرسیدن هر کار را در آن بنویسید. می‌توانید در پایان هر هفته نیز، با جمع‌بندی این ارزیابی‌ها به سنجش خوبی از میزان موفقیت یا ناموفق ماندنتان دست یافته، برنامه‌ی هفته‌ی آتی خود را بهتر و واقع‌بینانه‌تر بنویسید.
می‌توانید زمان‌های تلف شده را در قیاس با فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده به نسبت زمان مقرر اندازه‌گیری کنید و در مراحل بعد، ضایعات زمانی‌تان را کاهش دهید. (29)
کارهای تمام شده را خط بزنید. این کار حس خوبی در شما ایجاد می‌کند و بر اعتماد به نفستان در پیگیری برنامه می‌افزاید. همچنین برنامه‌های انجام شده را تا مدتی نگه دارید تا هم نقایص کار خود را ببینید و برطرف کنید، هم امید و اعتمادتان را در ادامه‌ی زندگی همراه با برنامه‌ریزی افزایش دهید. همیشه از مشورت با افراد موفق برای بهبود وضعیت برنامه‌هایتان کمک بگیرید.

4. تصمیم برای اجرا

آخرین فعالیت برای رسیدن به اهداف، تصمیم برای اجرای آنهاست. اگر همه‌ی مراحلی را که برای مدیریت بهتر بر زمان گفتیم، در نظر بگیرید، ولی برای اجرای آن مصمم نباشید، نتیجه‌ی مثبتی حاصل نخواهد شد.
برنامه‌ریزی فعالیتی است که شما را از وضعیت کنونی به سوی وضعیت مطلوب هدایت می‌کند
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «در حرف زدن هیچ خیری نیست، مرگ اینکه با عمل همراه باشد». (30)
برای اینکه بتوانید این گام نهایی را در مدیریت زمان بردارید، باید:
- برای زمان خود اهمیت قایل شوید.
- رودربایستی و تعارف بیجا را کنار بگذارید.
- عزم خود را برای تغییر در درازمدت جذم کنید.
و با به کارگیری دو راهکاری که در ذیل می‌آید، به طور جدی تصمیم بگیرید، لحظه‌ای از کوشش برای بهبود مدیریت خود بر زمان غافل نشوید.

الف) بررسی عملکرد و راهیابی

بررسی عملکرد و راهیابی یعنی اینکه همواره از حرکت در مسیر برنامه مطمئن باشیم و در پی راه‌های بهتر و کوتاه‌تر بگردیم. پیوسته از خود بپرسید: «آیا کاری که اکنون انجام می‌دهم، مهم‌ترین فعالیت است؟» بهتر است هنگام برنامه‌ریزی اهدافتان شما را راهنمایی کنند، نه مشکلاتتان. (31)

برای عملی شدن این راهکار، توجه به ده اصل مهم زیر، پیشنهاد می‌شود:

اصل نخست: بهبود مدت اجرا

مراد از این اصل آن است که زمان کمتری برای یک کار صرف شود یا در یک زمان، کار بیشتری انجام شود. برای مثال، اگر کسی می‌تواند در یک ساعت چهل صفحه مطالعه کند، با افزایش سرعت مطالعه‌ی خود به هشتاد صفحه در ساعت، توانسته است نصف زمان لازم را در دایره‌ی زمان شبانه‌روزی خود، برای کاری یکسان صرف کند. (32)
برای بهبود مدت اجرای کارها، می‌توانید یک فرم بررسی مدت عملکرد برای خود تهیه کنید.

نوع فعالیت

اولویت

مدت پیش‌بینی شده

مدت اجرا

مدت ایدئال
(کمترین زمان برای انجام کار)

مطالعه‌ی یک مقاله

2

45 دقیقه

1 ساعت

30 دقیقه
(با افزایش سرعت مطالعه)

اصل دوم: نارضایتی از وضع موجود

کار را عالی انجام دهید، اما هیچ‌گاه موقعیت کنونی خود را از نظر زمان و سرعت انجام کار ملاک آن قرار ندهید. همیشه راه‌های کوتاه‌تر، دقیق‌تر و بهتری برای انجام کارها وجود دارند که با رضایت همیشگی شخص از کارش، هیچ‌گاه نمی‌توان آنها را یافت. (33) اینکه کاری همیشه با روشی ویژه انجام شده، به این معنا نیست که بهترین راه است. (34)
بدترین مصیبت، رضایت از وضعیت موجود است. این رضایت نشان انسان فریب‌خورده است. (35) کلید داشتن نگرش خوب، تمایل به تغییر کردن است. وقتی از دانشمندی در سن 83 سالگی پرسیدند: «کدام یک از کارهای خود را شاهکار می‌دانید؟» پاسخ داد: «کار بعدی‌ام را». (36)
در زمینه‌ی مسائل مادی خود را با پایین‌تر از خویش مقایسه کنید تا کمتر حرص بخورید، و در مسائل غیر مادی با بالاتر از خودتان قیاس کنید تا همیشه در حرکت باشید.

اصل سوم: تکه تکه کردن مسائل!

بهترین راه چیرگی بر وظایف و کارهای دشوار و بزرگ، تقسیم و تکه تکه کردن آنهاست. «به کمک این روش جزئیات انجام دادن کار را در نظر می‌گیرید و بعد تصمیم می‌گیرید در هر زمان، جزئی از آن را انجام بدهید. این روش، فشار روانی انجام آن کار بزرگ را کاهش می‌دهد؛ چرا که قرار است چند کار کوچک را انجام بدهید، نه یک کار بزرگ را!» (37) پیشرفت‌های کوچک، آسان‌تر به دست می‌آیند. (38)

اصل چهارم: دیدن دو کار در برنامه‌ و تمرکز بر یکی

همیشه ذهنتان را بر موضوعی متمرکز کنید که اکنون به انجام آن سرگرمید، اما به کار بعدی نیز نگاهی داشته باشید، تا بتوانید با آمادگی بیشتر از کاری به کار دیگر منتقل شوید. در صورت نیاز دو کار را به هم پیوند زنید و از دوباره کاری‌ها جلوگیری کنید. یک ضرب‌المثل اسپانیایی می‌گوید: «هر کس به جلو نگاه نکند، عقب می‌ماند». (39)
به یاد داشته باشید که «عشق به خدا، مهم‌ترین عامل کنترل ذهن است». (40)

اصل پنجم: مثبت‌اندیشی به جای منفی بافی

آنچه ما باور داریم، بر چگونگی افکارمان به گونه‌ای ژرف تأثیر می‌گذارد و سرانجام به عملکرد ما منتقل می‌شود. تا زمانی که بر این باور باشید نمی‌توانید کاری را انجام دهید، در انجام دادن آن توانایی نخواهید یافت. (41)
دیدگاه مثبت می‌تواند بسیار یاری‌مان دهد تا به برخی هدف‌های استثنایی دست یابیم. افراد مثبت‌اندیش محدودیت‌های عادی زندگی را که بیشتر افراد پذیرا می‌شوند، نمی‌پذیرند. این اشخاص مانند زنبورهای عسل پشمالویند. به دلیل اندازه، وزن و شکل بدن این زنبور به نسبت پهنای کلی بال‌هایش، از نظر علمی پرواز برای این گونه زنبور ممکن نیست. اما زنبور عسل پشمالو با نادیده گرفتن علم و نظریه‌های آن، پرواز می‌کند؛ پیش می‌رود؛ و هر روز عسل می‌سازد. (42)
با قطعه قطعه کردن مسائل، آن‌ها را راحت‌تر قورت دهید!

اصل ششم: تلاش در جهت رسیدن به هدف

اگر در جهت هدف‌هایتان تلاش کنید، می‌توانید امیدوار باشید که سرانجام به آنها دست یابید. لکن اگر از مسیر اصلی خود خارج شوید، ممکن است هرگز به آنها نرسید. (43)
صرف زمانی بیش از حد معمول برای انجام یک کار، نشان بی‌علاقگی شما به آن است. در اهداف خود بازنگری کنید. اگر آن کار در جهت اهدافتان نیست، حذفش کنید و اگر هست، نخست انگیزه‌تان را تقویت کنید و سپس کار را آغاز نمایید.

اصل هفتم: فرصت‌یابی!

منتظر نباشید که فرصت مناسب درِ خانه‌ی شما را بزند. این فرصت خود به خود به وجود نمی‌آید باید از خانه بیرون بروید. و آن را جست و جو کنید. به توانمندی‌ها، استعدادها و منابع خود توجه داشته باشید. این‌گونه از توانمندی‌های بالقوه‌ی خود آگاه می‌شوید. اکنون به مدت یک هفته همه روزه در پی فرصت مناسب بگردید. (44)  

اصل هشتم: دوست داشتنی کردن کارها!

ما معمولاً کارهایی را دوست داریم که:
چگونگی انجام دادن آنها را می‌دانیم؛
منابع لازم برای انجام دادن آنها وجود دارد؛
زمان کمتری نیاز دارد؛
ساعت انجام دادن آنها را در برنامه‌ی خود تعیین کرده‌ایم؛
جالب باشد؛
کوچک باشد.
و بیشتر کارهایی را دوست نداریم که:
شیوه‌ی اجرای آنها را نمی‌دانیم؛
منبع کافی ندارند؛
به زمان طولانی‌تری نیاز دارند؛
در برنامه‌ی خود نگنجانده‌ایم؛
بدون جذابیت باشد؛
بزرگ باشد؛
و...
پس این شرایط را برای کارهایتان فراهم کنید. (45)
منتظر نباشید که فرصت در خانه‌ی شما را بزند، با شناسایی موقعیت‌ها و بهره‌برداری مناسب از زمان، فرصت را به خانه خود دعوت کنید

اصل نهم: عادت نکردن به برنامه‌ریزی و مدیریت زمان!

برخلاف آنچه مشهور شده، «ترک عادت، موجب سلامتی است». (46) عادت، نوآوری و خلاقیت انسان را تضعیف می‌کند. (47) بیاموزید حتی به کارهای خوب، به هنگام و برنامه‌ریزی شده عادت نکنید. ترک عادت در دین اسلام برترین عبادت (48) و از اهداف بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (49) معرفی شده است. (50)
بنابراین به یک برنامه‌ریزی عادت نکنید و پیوسته برای یافتن روش‌هایی به منظور بهبود مدیریت زمان، هوشیار و آگاه باشید. (51) بکوشید هر روز از دیروز بهتر باشید. بر پیشرفت همیشگی تمرکز کنید. (52) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند: من قال انا عالم فهو جاهل؛ (53) «احساس بی‌نیازی از دانش و آگاهی، نشان نادانی است». هیچ‌گاه به پایان راه نرسیده‌اند.
مواظب باشید موفقیت‌های امروزتان بذرهای شکست‌های آینده نباشند. بر موفقیت خود چیره شوید. موفق شدن اغلب آموزش‌پذیری را با مشکل روبه رو می‌کند.

اصل دهم: پاداش دادن به خود!

به ساده کردن کار به جای پیچیدگی غیرلازم؛
به کیفیت کار به جای سرعت در آن (کیفیت مقدم بر کمیت)؛ (54)
به تصمیم‌گیری قاطع به جای تجزیه و تحلیل‌های دست و پاگیر؛
به رفتار آرام و مؤثر به جای نق زدن و سر و صدا راه انداختن؛
به ریسک‌پذیری به جای پرهیز از ریسک (اگر کار جدید با احتمال شکست همراه است، اقدام نکردن به آن، شکست بزرگ‌تری است. روحیه‌ی ناامیدی، دل‌تنگی و انزوا، شکست واقعی است)؛
به خلاقیت کاربردی به جای تقلید کورکورانه (راه حل‌های دیگران همیشه برای شما بهترین راه حل نیست)؛ (55) پاداش دهید.
خوشبختی ما در سه جمله است:
تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی‌مان را تباه می‌کنیم: حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا

ب) رفع اشکال‌ها با تمرین

اغلب، مشکلات و سختی‌ها از عمده‌ترین عوامل به نتیجه نرسیدن کارها به شمار می‌روند و ایستادگی در برابر آنها، تا حد بسیاری موفقیت را تضمین می‌کند. در زیارت‌نامه‌ی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) این الگوی کامل بشریت، این‌گونه توصیفش می‌کنیم: کُنتَ کَالجَبَلِ لا تُحَرَّکُهُ العُواصِفُ؛ (56) «تو چونان کوه استوار بودی، که تندبادها تو را به حرکت وانمی‌داشت».
در این زمینه، توجه به اصول زیر، می‌تواند راه‌گشا باشد:

اصل اول: نترسیدن از شکست

نکته‌ای که شاید کمتر به آن توجه شود، این است که به طور اساسی «چیزی به نام شکست وجود ندارد. آنچه به دست می‌آید، تنها نتیجه است و بس». (57)
ما آن را شکست می‌نامیم.
امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «هرگاه از چیزی ترسیدی، خود را درون آن افکن؛ زیرا سختی پرهیز از آن از آنچه می‌ترسی بزرگ‌تر است». (58)
نخستین گام در مقابله با آنچه شکست می‌نامیم، این است که ترس از آن را نابود کنیم.
ترس عبارت است از حس انتظار خطرات. اگر ایمان پیدا کنید که خداوند پیوسته سعادت ما را طلب می‌کند، پس از چه چیزی باید ترسید؟ وقتی که چنین ایمانی در قلبتان جای بگیرد، رفته رفته حس ترس زایل می‌شود و آن جرئتی را که باعث رسیدن شما به تمام اهدافتان هست، می‌توانید به دست آورید. (59) (نتیجه با خداست).

اصل دوم: توجه به فواید مشکلات

از فواید مشکلات غافل نباشیم؛ از جمله اینکه:
- اغلب پس از شکستی اولیه به موفقیت دست می‌یابید؛ (60)
- مشکلات، یکنواختی و روزمرگی زندگی را از بین می‌برند، رویارویی با تنگناها و محدودیت‌ها فرد را به اندیشه و تفکر وامی‌دارد. اگر کسی از هر حیث راضی و خشنود باشد، در او انگیزه‌ای برای تحقیق و تفکر به وجود نخواهد آمد؛
- هیچ جامعه‌ای در زمان صلح، مردان پر طاقت نپرورانده‌ است. (61)
بنابراین، هر رویدادی را معلمی بپندارید. برای این کار، پای صحبت‌های زندگی خود بنشینید و از آنها چیزها بیاموزید. (62)

زمانه پندی آزاده داد مرا *** زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
ناصر خسرو

اصل سوم: علت‌یابی مشکلات

در برخورد با مشکلات، نخست علت‌یابی کنید و سپس سراغ حل مشکل بروید. با این کار، احتمالاً در مراحل بعدی از به وجود آمدن آن مشکل جلوگیری می‌کنید. (63) پس از یافتن علت نیز در پی راه حل باشید نه مقصر. «به خاطر تنبیه یا توبیخ دیگران وقت تلف نکنید؛ زیرا شما فرصت کمی برای از سر تقصیر کسی گذشتن یا تنبیه کردن دیگران دارید».
(64)

اصل چهارم: تبدیل مشکلات به فرصت

«تنها راه به دست آوردن نتیجه‌ی مثبت از آنچه در ظاهر به شکل نتیجه‌ای منفی است، تبدیل کردن آن مسئله به فرصت است». (65)
آلبرت اینشتین می‌گوید: «همیشه در دل هر مشکل، فرصتی نهفته است». (66) سیدلو بکستر در کتاب بیدار شو قلب من نوشته است: «چه تفاوتی است میان مانع و فرصت؟ نگرش ما در مورد آن؛ هر فرصتی مشکلی دارد و هر مشکلی فرصتی». (67)
دو فروشنده برای فروختن کفش به جزیره‌ای فرستاده شدند. فروشنده‌ی نخست همین که به جزیره وارد شد، از اینکه هیچ کس کفش به پا نداشت، یکه خورد. او بی‌درنگ برای دفتر مرکزی خود تلگرامی فرستاد با این مضمون که «فردا به خانه باز می‌گردم؛ اینجا هیچ کس کفش نمی‌پوشد». فروشنده‌ی دوم نیز از دیدن آن مردم بسیار شگفت‌زده شد. او نیز تلگرامی فرستاد و در آن نوشت: «لطفاً ده هزار جفت کفش برایم بفرستید. اینجا همه به کفش نیاز دارند». (68)
وعده خداوند در برابر هر سختی، دو آسایش است: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خوشحال و خندان از خانه بیرون آمد و فرمود: «هرگز یک "عسر" حریف دو "یسر" نمی‌شود: فأِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً؛ إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً (شرح، 5-6)». (69)
برای اینکه بتوانید از شکست‌هایتان به موفقیت برسید، باید چیزی را که نمی‌توانید تغییر دهید، بپذیرید. چیزهایی را که می‌توانید، تغییر دهید و خِرد تشخیص این دو را از یکدیگر در خود تقویت کنید. (70)
یکی از راهکارهای تبدیل مشکل به فرصت، قانون «بهتر از بدتر» است. از علامه امینی هنگام مرگ پرسیدند: حالتان چگونه است. ایشان فرمودند: «الحمدالله بهتر از بدترم». یعنی در هر وضعیت سختی که قرار دارید، همیشه این‌گونه فکر کنید که از این بدتر نیز وجود دارد و در قیاس با آن حالت بدتر، شما موقعیت بهتر و امید بیشتری برای موفقیت دارید.
تفاوت میان مانع و فرصت، تنها نوع نگرش ما در مورد آن دو است؛ زیرا هر فرصتی مانعی دارد و هر مانعی فرصتی

اصل پنجم: پیش‌بینی مشکلات

بهترین راه رویارویی با بحران، جلوگیری از روی دادن آن است. بهترین شیوه برای جلوگیری از روی دادن بحران نیز، پیش‌بینی آن و برنامه‌ریزی برای جلوگیری یا در صورت ناممکن بودن، کاستن از آثار آن است . این روش که به آن «برنامه‌ریزی منسجم یا پیوسته» می‌گویند، سه مرحله دارد:
1. شناسایی مشکلات بالقوه بر مبنای آموخته‌های گذشته، تجربه‌های دیگران و عقل سلیم؛ اندیشیدن به همه‌ی مراحل موجود در برنامه و پیوسته از خود پرسیدن که چه مشکلی ممکن است پیش آید؛
2. نظم دادن به مشکلات بر پایه‌ی اولویت‌هایشان و بررسی شدت و احتمال وقوعشان؛
3. پیش گرفتن روش‌هایی برای جلوگیری از آنها یا کاستن از نتایجشان.
این روند را در جدول زیر نشان داده‌ایم. پس از آنکه مشکلات احتمالی را فهرست کردید، شدت احتمال روی دادن و آثار هر یک را پس از وقوع بررسی کنید و به آنها نمره بدهید. هر بحران که نمره‌ی بیشتری آورد، جدی‌ترین بحران است و بحرانی که کمترین نمره را آورد، کم‌خطرترین به شمار می‌آید. اکنون به مراحل بعدی که جلوگیری یا کاستن از خطر بحران است، بیندیشید و جدول را کامل کنید. بدین‌ترتیب، گام‌های بازدارنده و پیشگیری کننده را درباره‌ی مشکل نخست برداشته‌اید همین شیوه را درباره‌ی مشکل دوم و مشکلات بعدی اعمال کنید.
تحلیل اولویت‌ها در برخورد با مشکلات

مشکلات بالقوه

احتمال وقوع

اهمیت پیامدها

مقدار خطر

الف) جلوگیری

ب) محدود کردن


یکی از راه‌های مطمئن برای جلوگیری از بحران، مشخص کردن زمانی است که در آن، مشکلات کوچک را یپش از آنکه بزرگ شوند و شدت یابند، برطرف کنید. (71)

سخن پایانی

خواننده‌ی محترم، پایان مقاله باید آغازی برای شما در مدیریت بهتر بر زمان باشد. آنچه شما را در تنظیم زمان و مدیریت آن موفق خواهد ساخت، اقدام‌های مثبت شما در این زمینه است. صرف خواندن متن، تا زمانی که در پی عمل به مطالب گفته شده یا برداشت‌های خودتان نباشید، تغییری ایجاد نخواهد کرد.
این نکته بسیار مهم است که در میزان ساعات شبانه‌روز هیچ تغییری نمی‌توان ایجاد کرد. تنها گزینش درست اقدام‌هایی که باید انجام دهیم، پرهیز از کارهای غیرضرور و کسب مهارت‌های لازم برای اجرای کار است که بر زمان ما می‌افزاید. (72)
امام کاظم (علیه السلام) فرموده‌اند: بکوشید که زمان‌های خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی برای مناجات با خدا؛ بخشی برای امرار معاش؛ بخشی برای نشست و برخاست با برادران دینی... و بخشی که در آن با خاطری آسوده به لذت‌های غیر حرام بپردازید؛ و با این بخش است که برای پرداختن به سه بخش پیشین نیرو خواهید یافت.

نمایش پی نوشت ها:
1. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 52.
2. من قعد عن حیلته اقامته الشدائد (عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 463).
3. http://novin21.blogsky.com.
4. علی احمد پناهی، زلال هدایت (فصلنامه‌ی تخصصی مشاوره)، ش 2، ص 85.
5. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 152.
6. کیت کنان، چگونه برنامه‌ریزی کنیم؟ ترجمه‌ی قاسم کریمی، ص 9.
7. همو، چگونه بر خویشتن مدیریت کنیم؟، ترجمه‌ی قاسم کریمی، ص 28.
8. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 154.
9. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 149.
10. مهدی نیلی‌پور، مدیریت زمان (1)، ص 27.
11. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 139.
12. قالَ أبیِ الحَسَن مُوسی بن جَعفَر (علیه السلام): اجتَهدُوا فِی أن یَکُونَ زَمَانُکُم أربَعَ سَاعَاتِ سَاعَةُ لمُنَاجَاة الله وَ سَاَعَةً لأَمرِ المَعَاشِ وَ سَاعَةُ لمعَاشَرَةِ الإخوَانِ والثّقَاتِ الَّذینِ یُعَرَّفونَکُم عُیُوبُکُم وَ یُخلِصُونَ لَکُم فِی البَاطن وَ سَاعَةً تَخلُونَ فِیهَا لِلذَّاتِکُم فِی مُحرَّمٍ وَ بَهذِهِ السَّعَةِ تَقدرُونَ عَلی الثَّلاثَةِ سَاعاتِ...(حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 409).
13. عبدالعظیم کریمی، تربیت آسیب‌زا، ص 184.
14. سعید جعفری مقدم، گلچینی از اندیشه‌های مدیریت، ص 111.
15. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 11.
16. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 161.
17. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 23.
18. همان.
19. سعید جعفری مقدم، گلچینی از اندیشه‌های مدیریت، ص 111.
20. http://novin21.blogsky.com.
21. سعید جعفری مقدم، گلچینی از اندیشه‌های مدیریت، ص 112.
22. من لم یتحرز من المکائد قبل وقوعها لم ینفعه الاسف عند هجومها (عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 291).
23. روبرتا روش، مدیریت زمان، ترجمه‌ی مژده شیرازی منش، امیر حسین فهیمی، حسام شهریاری و سید حسین اصولی، ص 148.
24. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 144.
25. ...واعلموا عبادالله أن الأمل یذهب العقل...(حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 152).
26. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 170.
27. اقتباس از نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه (المقر للزمان).
28. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 173.
29. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 20.
30. النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علی! لا خیر فی قول الا مع الفعل (شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص 368).
31. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 13 و 15.
32. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 150.
33. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 51.
34. ران کلمن و گیلز بری ، 525 راه برای مدیریت بهتر، ترجمه‌ی محمد محمود، ص 136.
35. امام باقر (علیه السلام): لا مصیبة کاستهانتک بالذنب و رضاک بالحالة التی انت علیها (حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 286)؛ الراضی عن نفسه مفتون (عبدالواحدین محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 308).
36. جان ماکسون، مدیریت نگرش 101، ترجمه‌ی اصغر اندرودی، ص 44.
37. http://novin21.blogsky.com.
38. حسین پور‌آقاسی، حکایت‌های بهره‌وری، به کوشش آذر ویژه، ص 74.
39. جان ماکسول، مدیریت نگرش 101، ترجمه‌ی اصغر اندرودی، ص 154.
40. محمد رضایی‌زاده و علی اکبر مهاجری، اندیشه‌های اسلامی در مدیریت، دفتر دوم (مهارت‌های مدیریت خویشتن). ص 224.
41. ژوزف ا. کونور، ارتباط مؤثر و موفقیت قطعی، با ان. ال. پی، ترجمه‌ی رضا جمالیان، ص 22.
42. جان ماکسول، مدیریت نگرش 101، ترجمه‌ی اصغر اندرودی، ص 43.
43. حسین پورآقاسی، حکایت‌های بهره‌وری، به کوشش آذر ویژه، ص 68.
44. جان ماکسول، صفت‌های بایسته‌ی یک رهبر، ترجمه‌ی مهدی قراچه‌داغی، ص 94.
45. سعید جعفری مقدم، گلچینی از اندیشه‌های مدیریت، ص 108.
46. عبدالعظیم کریمی، تربیت آسیب‌زا، ص 68.
47. همان، ص 75.
48. امام علی (علیه السلام): افضل العبادة ترک العادة (همان).
49. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): بعثت لرفض العادات (همان، ص 68).
50. عادت و ملکه در تربیت فعال متفاوت‌اند؛ عادت مانع آگاهی و رشد است، وی ملکه عامل پایداری و تداوم فضایل اخلاقی است، در ملکه شدن، استمرار نیت وجود دارد، ولی در عادت صرف، چنین هوشیاری‌ای وجود ندارد (همان، ص 98).
51. سعید جعفری مقدم، گلچینی از اندیشه‌های مدیریت، ص 113.
52. من استوی یوما فهو مغبون (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص148).
53. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج2، ص 110.
54. فی قول الله تعالی: لیبلوکم ایکم احسن عملا قال الصادق (علیه السلام): لیس یعنی اکثر عملا و لکن اصوبکم عملا (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص 16).
55. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 142.
56. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج2، ص 592.
57. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت، مدیریت، ص 133.
58. إذُا هبتَ أمرا فَقَع فِیهِ فَإنَّ شِدَّهَ وَ تَوَقیه أعظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنهُ (نهج‌البلاغه، ترجمه‌ی علی شیروانی، ص 501).
59. محمد علی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 136.
60. تونی بوزان، برنامه‌ریزی با نقشه‌های ذهن، ترجمه‌ی مرتضی ذوالانوار، ص 167.
61. جان ماکسول، مدیریت نگرش 101، ترجمه‌ی اصغر اندرودی، ص 39.
62. گیل لیندن فیلد، تبدیل شکست‌ها به موفقیت، ترجمه‌ی نادیا زکالونه، ص 179.
63. محمدعلی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 100.
64. همان، ص 46.
65. همان، ص 27.
66. گیل لیندن فیلد، تبدیل شکست‌ها به موفقیت، ترجمه‌ی نادیا زکالونه، ص 52.
67. جان ماکسول، مدیریت نگرش 101، ترجمه‌ی اصغر اندرودی، ص 38.
68. همان، ص 37.
69. سیدمحمد باقر موسوی همدانی، ترجمه‌ی تفسیر المیزان، ج20، ص 537.
70. گیل لیندن فیلد، تبدیل شکست‌ها به موفقیت، ترجمه‌ی نادیا زکالونه، ص 84.
71. الک مکنزی، مدیریت بهره‌وری از زمان، ترجمه‌ی محمدرضا رضا‌پور، ص 112.
72. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 181.

منبع مقاله :
پرویزی، جواد، (1392)، زمان را نگه دارید، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.